علی حاجی نژاد از قربانیان قتل عام زندانیان سیاسی در سال ۱۳۶۷
علی حاجی نژاد از قربانیان قتل عام زندانیان سیاسی در سال ۱۳۶۷
علی حاجی نژاد در اسفند ۱۳۳۹در یکی از روستاهای خوی، به نام مارکان به دنیا آمد. او هفتمین فرزند یک خانواده زحمتکش کشاورز بود.
علی از کودکی با کار و سختی های زندگی آشنا شد. به همراه دو برادر دیگرش در کارهای کشاورزی و مزرعه مشارکت داشت. در کنار کار، از سن ۵سالگی به مدرسه رفت.
اما دو سال بعد به دلیل مشکلاتی که در مدرسه برای ادامه تحصیلش وجود داشت، به ناچار راهی بخش علمدار شد و سه سال را در مدرسه امیرکبیر درس خواند.
خواهر علی درباره این دوران از تحصیلات او می گوید: «برای علی و دو برادر دیگرم، دوران تحصیل در علمدار از سختترین دوران زندگی شان بود. آنها برای تأمین حداقل معاش باید تلاش بسیار میکردند با اینحال با هدف رها شدن از زندگی پررنج شان با تمام انرژی درس میخواندند».
علی در سال ۱۳۵۱ به تهران مهاجرت کرد. این مهاجرت او را با دنیای جدیدی در پایتخت آشنا ساخت.
برادر بزرگترش، احد حاجینژاد، بهدانشگاه رفت و با گروه های سیاسی آن دوره آشنا شد. احد بعنوان برادر بزرگتر روی علی تاثیر زیادی داشت. او علی را تشویق به خواندن کتاب هایی مبارزاتی کرد.
علی در سال ۱۳۵۶ در سن ۱۷سالگی دیپلمش را گرفت و در رشته ریاضی تحصیلاتش را در دانشگاه ادامه داد.
او در دانشگاه فعالیت های سیاسی اش را با شرکت در تظاهرات شروع کرد و بعد از پیروزی انقلاب در ایران نیز فعالیت های خود را در ارتباط با سازمان مجاهدین ادامه داد.
خواهرش در این باره می گوید، «علی در آبان سال ۱۳۶۰ در میدان انقلاب تهران از سوی ماموران حکومتی دستگیر شد. ما یک سال از او بی خبر بودیم تا اینکه بعد از یک سال رد او را در زندان قزلحصار پیدا کردیم. او دوران سختی را در بازداشت گذرانده بود و به ۱۰سال حبس محکوم شده بود».
علی حاجی نژاد کمی بعد برای دادن اطلاعات در مورد دو برادر دیگرش، زیر بازجویی و شکنجه های سخت برده شد.
ماموران او را به بندها و زندان های مختلف تبعید کردند تا فشار بر او افزایش یابد. او از زندان اوین به بندهای یک، هفت و هشت زندان قزلحصار و سپس در بهمن ماه سال ۱۳۶۳ به زندان گوهردشت تبعید شد.
در آبان سال ۱۳۶۴ مرتضوی، رئیس زندان گوهردشت به مادر علی ملاقات حضوری داد. در صحنه ملاقات، مادر علی را با چهره ای تکاندهنده در مقابل خود یافت.
آثار شکنجه بر بدن او مشهود بود. لاغر و ضعیف شده بود. با یک پا می توانست راه برود و پای دیگرش قادر به حرکت نبود و آن را روی زمین می کشید. موهای فرق سرش ریخته بود. به مادرش خیره شده بود و نمی توانست به درستی صحبت کند. چشم هایش به شدت ضعیف شده بود و آن توان قبلی را نداشت. او در ملاقات به مادرش گفت که طی ۹ماه اخیر در پایگاه خبری سپاه در حوالی گوهردشت بوده است.
این پایگاه یک خانه امن بود که بازداشتیان در آن در معرض سخت ترین شکنجه ها قرار می گرفتند.
علی آنقدر طی مدت بازداشت در خانه امن شکنجه شده بود که چندبار زیر فشار دست به خودکشی زده بود اما ماموران برای گرفتن اطلاعات بیشتر، او را زنده نگه داشته بودند.
علی حاجی نژاد در عید سال ۱۳۶۷ مجددا ممنوع الملاقات شد. سرانجام در ۱۲آذر ۱۳۶۷ ماموران تعدادی از لباس های او را به مادرش دادند و خبر تیرباران او را به خانواده رساندند. بعد از مدتی تحقیق، برای خانواده مشخص شد که تاریخ دقیق تیرباران او، ۱۰مهر ۱۳۶۷ بوده است.
سازمان ملل متحد و جامعه بین المللی باید قتل عام زندانیان سیاسی در سال ۱۳۶۷ در ایران را به عنوان نسل کشی و جنایت علیه بشریت به رسمیت بشناسد.
شورای امنیت سازمان ملل متحد باید برای به محاکمه کشیدن سران رژیم حاکم بر ایران به ویژه خامنه ای، رئیسی و رئیس قوه قضائیه اش اژه ای به دلیل ارتکاب جنایت علیه بشریت و نسل کشی، دست به اقدام فوری بزند
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر