بازگشت به قرون وسطی – ۵۰ ضربه شلاق به دلیل سرخم نکردن در برابر ستمگر
کانون حقوق بشری نه به زندان – نه به اعدام – ۱۶ اسفند ۹۹، رضا محمدحسینی در زندان رجاییشهر به تحمل ۵۰ ضربه شلاق محکوم شد – نامه یک هموطن در واکنش به این حکم:
به گزارش یک منبع مطلع، دادگاه کیفری ۲ استان، مجتمع قضایی، شعبه ۱۱۶۵ به ریاست جعفر فرهمند، زندانی سیاسی رضا محمدحسینی ۲۸ ساله را به تحمل ۵۰ ضربه شلاق محکوم کرد. اتهام وی توهین به مامور دولت، عنوان شده است.
یکی از هموطنان که از شنیدن این خبر بسیار رنجیده خاطر شده بود، با نوشتن متنی به این حکم وحشیانه و ضدانسانی اعتراض نمود و آن را برای کانون حقوق بشری نه به زندان نه به اعدام ارسال نموده است؛
«اصل مجازات شلاق جنایت و فاجعه است. صدور چنین محکومیتی علاوه بر اینکه از ابتدا ناعادلانه و فراقانونی بوده، نقض صریح حقوق انسانی و جنایت علیه بشریت است.
جامعه جهانی یعنی تمام انسان ها باید جمهوری اسلامی را بخاطر اعمال وحشیانه و اعمال انواع جنایت ها علیه انسان ها از جمله سلول های انفرادی و زندان های تخریبگرش و هم چنین صدور احکام اعدام و شلاق نه تنها مواخذه و محکوم، که سرنگون کند.
جمهوری اسلامی مجموعه ای از جلادانی است که هزاران انسان را در زندان هایش مورد آزار و شکنجه قرار می دهد.
درگیری رضا محمدحسینی با علی صفایی یرقانی فرزند آیت الله یرقانی رئیس حفاظت اطلاعات زندان اوین است. درگیری با اعتراض رضا محمدحسینی به تبعیض بین زندانیان آغاز می شود. یرقانی میگوید که ورود زندانیان در فروشگاه بند ممنوع است. رضا محمدحسینی میپرسد چرا این ممنوعیت فقط برای زندانیان سیاسی است؟ زندانیان مالی هر وقت بخواهند به فروشگاه می آیند و بدون نوبت و بدون اینکه در صف بایستند اجناس را به اتاق خود می برند و احتکار می کنند. طبق معمول ته مانده اجناس به دیگر زندانیان می رسد. چرا باید تعدد اجناس به یک عده از زندانیان اختلاس گر برسد و سایر زندانیان گزینه ای جز خرید اجناس بنجل نداشته باشند؟
یرقانی پاسخ اعتراضات رضا محمدحسینی را با تهدید به فرستادن به زندان دورتر و بالاتر میدهد و رضا نیز به او میگوید که تو غلط میکنی که انسانی را بدلیل دفاع از حقوق خویش تنبیه کنی …
و همین جمله به مصداق جرم توهین به مامور در حین اجرای وظیفه میشود و او را محکوم به تحمل ۵۰ ضربه شلاق می کنند.
از جمله نکات این محکومیت، اصرار و تحریک امین وزیری به شکایت از رضا محمدحسینی است. امین وزیری جلادی است که نام دادیار ناظم زندان را یدک می کشد، بجای اینکه به وظیفه خود عمل کند و به شکایت و مطالبات زندانیان رسیدگی کند، نه تنها به آیین نامه سازمان زندان ها و قانونی که او را به دست کم سه مرتبه بازدید از زندان در هفته موظف کرده توجهی نمی کند، بلکه به جای اینکه داد زندانی را بستاند، خود نیز آن مشت آهنینی میشود که برای حفظ حاکمیت باید به دهان هر معترضی کوبیده شود.
ابراهیم رئیسی که مدعیست جمهوری اسلامی در ایران بهتر از هر حکومت دیگر در جهان حقوق انسانی را رعایت میکند باید توضیح دهد.
اولا- چرا طبقه بندی زندانیان اجرا نشد و اگر می شد این درگیریها نمی شد و مهمتر اینکه چرا دادیار مسئول زندان به وظایف خود عمل نمی کند. وقتی زندانی دادیاری ندارد که شکایات خود را مطرح کند چه راهی برای مقابله با تبعیض و بیدادگری ها برای او باقی می ماند؟
ثانیا – زندانی اختلاس گر که باعث فقر و دشواری مردم شده است، به مرخصی های طولانی مدت میرود. در اندک روزهایی که در زندان است بهترین اتاق زندان را برای خود برمیدارد. در حالی که خیلی از زندانی ها کف خواب و کریدور خواب هستند، او چند تخت را به انباری خود و محلی برای احتکار و اجناس خود می کند.
بهترین اجناس فروشگاه اول به او داده میشود و میتواند به جاهایی برود که سایر زندانی ها امکان رفتن به آنجا را ندارند.
در زندان تهران بزرگ زندانیان یک شبه ثروتمند شده میتوانند از تیپ خارج شوند و در محوطه گل کاری شده بیرون از تیپ قدم بزنند درحالیکه در هواخوری های بند هیچ فضای سبزی وجود ندارد. بجز زندانیان نورچشمی زندانیان دیگر در حسرت دیدن یک گل یا یک وجب سبزه هستند و جز سیم خاردار و دیوارهای بلند هیچ نمی بینند.
در زندان اوین هم عده ای از همین مختلسین که هدایا و رشوه به برخی مسئولین بند میدهند اجازه دارند از بند خارج شوند و در محوطه بیرون بند که بزرگتر است و نمای بیشتری دارند برای خود آزاد باشند و بندهای پر ازدحام را تحمل نکنند. اتاقهای آنها امکاناتی بیشتر از هتل دارند و برای کسانی که اهل رشوه دادن نیستند کف خوابی و ساچمه پلو است.»
https://javanehha.com/2021/03/06/%db%b5%db%b0-%d8%b6%d8%b...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر